زمان تقریبی مطالعه: 73 دقیقه
 

علوم نقلی در تبریز





علوم نقلی در تبریز از نیمه اخیر سده ۴ق/۱۰م روی به اهمیت نهاده و در میان این علوم، حدیث و علوم قرآنی و فقه در آن شهر بیشتر مورد اهتمام قرار گرفته است.


۱ - تاریخچه علوم نقلی در تبریز



تاریخ علوم نقلی در تبریز، تناسبی مستقیم با فعال بودن این شهر به عنوان یک مرکز فرهنگی دارد. صرف نظر از افت و خیزهایی که در طول سده‌های متمادی رخ نموده است، این طیف از علوم دینی از نیمه اخیر سده ۴ق/۱۰م روی به اهمیت نهاده، و پس از آن با ثباتی نسبی دوام داشته است. در میان این علوم، حدیث شاید پیش از دیگر شاخه‌ها در تبریز رواج یافته، و نمودهای آن از سده ۳ق/ ۹م نیز به ثبت رسیده است. اما گزارش‌های موجود از پیشینه علوم قرآنی در تبریز، حکایت از آن دارد که این علوم بیش‌تر پس از قرن ۷ق/۱۳م در آن شهر مورد اهتمام قرار گرفته است.

۲ - علوم قرآنی



در گفت‌وگو از تاریخ علوم قرآنی در تبریز، جای دارد سخن از دانش قرائت آغاز گردد، دانشی که تبریز در آموزش آن نقشی اثرگذار ایفا نموده است.

۲.۱ - دانش قرائت


چنان‌که اشاره شد، نمودهای رواج قرائت پیش از سده ۷ق، کمتر در منابع یافت می‌شود. از اندک اشاره‌ها، باید به فعالیت ابومنصور احمد بن علی بن یحیی اسدآبادی (د ۴۶۲ق/۱۰۷۰م) اشاره کرد که در تبریز درس قرائت داشته است. او خود در بغداد رشد کرده، و دانش قرائت را از بغداد (که در آن روزگار از مهم‌ترین مراکز این علم بوده) به تبریز منتقل کرده است.
[۲] خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۴، ص۳۳۵، قاهره، ۱۳۴۹ق.

از دانیال بن ابراهیم تبریزی نیز در اواخر سده ۵ق، به عنوان مقری و محدث یاد شده است.

۲.۱.۱ - میانه سده ۷ قمری


موج اصلی دانش قرائت در تبریز، از میانه سده ۷ق، یعنی از دوره‌ای که تبریز تختگاه ایلخانیان بوده، آغاز گشته است. در این دوره حلقه درس مقریانی چون شرف‌الدین تبریزی چنان شهـرت و جـاذبه‌ای داشت‌ کـه کسانی را از دور دست (چون ‌محمود بن محمد سمرقندی (د ح۷۲۰ق/۱۳۲۰م)) برای آموختن قرائت به تبریز کشاند.
از دیگر عالمان تبریزی قرائت در همین دوره، علاءالدین اشرف بن احمد حسنی تبریزی
[۹] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۲۸۵، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
و نیز محمد بن عبدالکریم تبریزی (ح ۶۱۰-۷۰۴ق) را باید یاد کرد که تحصیل خود را افزون بر موطن، در مصر و شام به انجام رسانیده، و بخش اخیر زندگی‌اش را نیز در دمشق سپری ساخته بود نیز از این دست عالمان می‌توان به کافی‌الدین عبدالله بن عبدالرحمان تبریزی اشاره کرد.
[۱۴] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۴، ص۱۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.


۲.۱.۲ - سده ۸ قمری


در نیمه اول سده ۸ق/۱۴م، تبریز در آموزش قرائت چنان اهمیتی یافت که استادانی حامل طرق عراقی، شامی و مصری را به سوی خود جذب نمود. ازجمله این عالمان، باید منتجب‌الدین ابویوسف همدانی (د ۷۴۳ق/۱۳۴۲م)، مقری صوفی مشرب را یاد کرد که خود تحصیل قرائت را نزد مشایخ شامی و مصری به انجام رسانیده بود.
دیگر شخصیت درخور ذکر، ابوالحسن دیوانی واسطی (د ۷۴۳ق) است که در طی دوره‌ای تدریس در تبریز، طرق قرائت عراقی و مصری را به این شهر انتقال داد نیز باید از مسعود بن اسد خلاطی (د پس از ۷۶۰ق)، قاری ارمنی یاد کرد که در تبریز اقامت گزیده، و ریاست اقراء در شهر به او واگذار شده بود. مقربان نسل پسین تبریز و نیز طالبان میهمان چون کریم‌الدین عبدالکریم مرندی، علی‌شاه مرندی و عبدالرحمان بن عبدالغفار کُرد از پروردگان محفل او بوده‌اند.
شاگردان خلاطی در تبریز، نسل مقریان بزرگ بودند. برخی از اینان چون محمد بن ایوب تبریزی و عبداللطیف بن عبدالملک که در تبریز منصب خطابت داشت، در حاشیه محافل قرائت قرار گرفتند و هاشم تبریزی (د ۷۹۰ق/ ۱۳۸۸م) به بغداد کوچید و در آن‌جا به عنوان شیخ قراء اهمیت یافت، اما میان برخی دیگر از شاگردان مبرز خلاطی، در محافل قرائت رقابتی دیده می‌شد. درباره عبدالکریم مرندی، مقری‌ای زاهد که غرق در عبادت‌ورزی بود، گفته می‌شود که در تبریز چندی در صدر قرار داشت. اما این تصدر، در غیر قرائت، یا دست کم کوتاه بوده است.
ابن جزری تصریح دارد که پس از درگذشت خلاطی، از شاگردان وی عبدالمجید نساج تبریزی (د ۷۸۷ق/۱۳۸۵م) بر مسند او نشسته، و ریاست قراء برعهده او بوده است. اما عبدالصمد نهشلی تبریزی (د ۷۶۵ق)، دیگر شاگرد خلاطی که از سوی ابن جزری صدرالقراء و در موضعی دیگر شیخ تبریز بلکه عراق خوانده شده، در تبریز افزون بر قرائت به سبب دانش فقه و منصب قاضی‌القضاتی نیز شهرت داشته است. عبدالصمد اختصاری از الشاطبیه به نظم پرداخته بوده است.
در فهرست شاگردان عبدالمجید نساج و عبدالصمد نهشلی، کمتر نام مشترکی چون کمال‌الدین ابن عمر تبریزی دیده می‌شود و از قراین چنین برمی‌آید که محفل عبدالمجید، حلقه جویندگان قرائت متکی بر سماع و گویا زهدگرا، و محفل عبدالصمد، حلقه جویندگان قرائت آراسته به نحو و فقه بوده است. کمال‌الدین ابن عمر تبریزی شاگرد مشترک آن دو و عبدالرحمان کُرد، شاگرد عبدالمجید، چندی نزد شخص خلاطی نیز آموزش دیده بوده‌اند.
عبارتی از ابن جزری، نشان می‌دهد که پس از عبدالصمد، فرزند او، کمال‌الدین محمد جایگاه وی در ریاست حلقه را به عهده گرفته، اگرچه دیری نپاییده است. شاید جانشین او در حلقه عبدالصمد، صدرالدین تبریزی، خواهرزاده و از دیگر شاگردان مبرز او بوده است.
در حلقه درس عبدالمجید، گویا کمال‌الدین ابن عمر پیشی یافت و قرائت خلاطی و شاگردانش را به نسل پسین، چون عبدالمحسن تبریزی، همدرس ابن جزری منتقل کرد. از دیگر شاگردان عبدالمجید، محمد بن احمد بن شهریار، مقری اصفهانی‌تبار زاده در تبریز را می‌توان یاد کردکه چندی در ثغور شام به تعلم و تعلیم قرائت پرداخته است.

۲.۱.۳ - سده ۹ تا ۱۴ قمری


دیگر مقری تبریز در این عصر، حسین بن حامد تبریزی، ملقب به پیرو (د ۸۰۱ق) است که چندی در دمشق و حلب و بیت‌المقدس درس گفته، از سوی ابن جزری، در دانش قرائت به تعبیر امام محقق کامل ستوده شده است. خواجه علی شطرنجی نیز از شاگردان ابن جزری در قرائت بوده است.
[۳۶] خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، ج۳، ص۵۵۰، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
یادکردها از مقریان تبریز پس از ابن جزری، اندک و پراکنده است؛ به هر روی، قابل انتظار است که پس از برآمدن صفویه در ۹۰۷ق/۱۵۰۱م، چندی از اهمیت قرائت در تبریز کاسته شده باشد.
از شخصیت‌های پسین در قرائت تبریز، مولی مصطفی بن ابراهیم تبریزی (د پس از ۱۰۳۰ق)، صاحب ارشادالقاری و تحفةالقراء،
[۳۹] حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، ج۲، ص۲۸، قم، ۱۴۰۲ق.
مولی محمدزمان تبریزی (اواخر سده ۱۱ق)، مؤلف زینةالقراء فی‌القرائة،
[۴۰] حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، ج۳، ص۴۸، قم، ۱۴۰۲ق.
میرزا ابوالقاسم سلطان القراء پایه‌گذار کتابخانه سلطان القرائی تبریز (د ۱۲۸۷ق/۱۸۷۰م)، میرزا محمود سلطان القراء تبریزی (د ۱۲۹۰ق)
[۴۲] زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۷، ص۱۸۵.
[۴۳] حجتی، محمدباقر، کشاف الفهارس، ج۱، ص۴۵۷، تهران، ۱۳۷۰ش.
و محمود بن محمد علوی تبریزی (د ۱۳۰۰ق)، صاحب تحفة المحمدیة در قرائات (چ تهران، ۱۳۰۶ق) درخور یاد کردند.

۲.۱.۴ - سده ۱۴ قمری


توجه به قرائت در سده ۱۴ق نیز چشم‌گیر بوده است و شخصیت‌هایی در این زمینه از تبریز برآمده‌اند؛ از جمله: محمدحسین سلطان القراء تبریزی (د ۱۳۲۵ق)،
[۴۵] حجتی، محمدباقر، کشاف الفهارس، ج۱، ص۴۵۷، تهران، ۱۳۷۰ش.
عبدالرحیم بن ابی‌القاسم سلطان القراء تبریزی (د ۱۳۳۶ق)، صاحب حاشیه بر مقدمه جزریه
[۴۶] حجتی، محمدباقر، کشاف الفهارس، ج۱، ص۳۰۸، تهران، ۱۳۷۰ش.
و از شاگردان مجلس او در قرائت فاضل ایروانی و میرزافرج‌الله عباجی تبریزی و شیخ ابوالقاسم بن عبدالرحیم سلطان القرائی (د ۱۳۶۸ق/ ۱۹۴۹م).
افزون بر قرائت، باید به فعالیت‌های قرآنی خطیب تبریزی (د ۵۰۲ق)، ادیب نامدار تبریزی ساکن بغداد توجه کرد که فارغ از مطالعات‌ ضمنی در کتب‌ مختلف، درشمار آثار وی، نوشته‌هایی چون الملخص فی اعراب‌ القرآن
[۴۹] GAL، ج۱، ص۳۳۱ برای نسخه خطی.
به چشم می‌خورد که به مطالعه قرآن اختصاص یافته است.

۲.۲ - دانش تفسیر


در زمینه تفسیر، نمونه چشم‌گیری تا سده ۶ق دیده نمی‌شود. در نیمه نخست سده ۷ق، هم زمان با آشفتگی‌های برخاسته از حمله مغول، نجم‌الدین بشیر بن حامد تبریزی، عالم شافعی (د ۶۴۶ق) که چندی را در حرم مکی گذرانده بود،
[۵۰] ذهبی، محمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن دبیثی، ج۱، ص۱۴۸، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
تفسیری بزرگ نوشته بوده است نیز نجم‌الدین جندرانی تبریزی.
[۵۴] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۳، ص۹۵، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.

در اواسط همان سده، باید به تفسیر پرشهرت بیضاوی (د ۶۸۵ق) اشاره کرد که در دوره اقامت وی در تبریز نشر شده است از دیگر مفسران در این دوره، باید قطب‌الدین عبدالرحمان بن عتیق تبریزی (د ۶۷۵ق) و برادرش، شرف‌الدین
[۵۶] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۳، ص۳۹۶، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
و کافی‌الدین عبدالله بن عبدالرحمان تبریزی
[۵۷] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۴، ص۱۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
را یاد کرد.
در سده ۸ق، قاضی قطب‌الدین تبریزی (د ۷۳۶ق) و عبدالصمد نهشلی تبریزی (د پس از ۷۶۲ق)، مقری و فقیه شافعی، دیگر شخصیت‌هایی هستند که نام آنان به عنوان مفسر ثبت شده است. در همین سده کشاف زمخشری به عنوان متن تدریس می‌شده، و شروحی بر آن از سوی فخرالدین چارپردی (د ۷۴۶ق)
[۶۱] زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۱، ص۱۱۱.
و جمال‌الدین یوسف بن حسن تبریزی (د ۸۰۴ق) نوشته شده است.
از شخصیت‌های دیگر در حیطه تفسیر در سده‌های ۹ و ۱۰ق، باید حسام‌الدین حسین نقاش عجمی (د ۹۶۴ق/۱۵۵۷م) را یاد کرد که دانش او به تفسیر، بر دیگر ابعاد علمی او فائق بوده است؛ وی که مذهب شافعی داشت، به سبب نامساعد بودن شرایط نخست راهی حجاز شد و در اواخر عمر در استانبول اقامت گزید. نام یارعلی تبریزی نیز به ثبت رسیده که در ۸۹۰ق در هرات اقامت داشته، و تفسیر نسفی را تحریر می‌کرده است.
[۶۵] هادی، یوسف، مقدمه بر القند (نسفی)، ج۱، ص۲۲.

از مفسران امامیه در عصر صفوی، باید مولی عبدالباقی خطاط تبریزی (د ۱۰۳۹ق) را یاد کرد که افزون بر تفسیر قرآن، شروحی بر نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه نوشته است. اما در دو سده اخیر، مفسران بسیاری از تبریز برخاسته‌اند. در دوره اخیر، از مفسران برخاسته از تبریز، بیش از همه، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی (د ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱م) صاحب المیزان، شهرتی فراگیر دارد.

۳ - ضبط و نقد حدیث



در مقایسه با دیگر شاخه‌های علوم نقلی، رواج حدیث در تبریز پیشینه‌ای کهن‌تر دارد و می‌توان رد آن را در سده ۳ق/ ۹م نیز پی‌جویی کرد. ازجمله محدثان تبریزی که نام آنان در اسانید روایی به ثبت رسیده است، باید از ابراهیم بن محمد تبریزی از امامیه و عتیق بن یعقوب تبریزی از محدثان اهل سنت نام برد.

۳.۱ - سده ۴ تا ۷ قمری


روند توجه به حدیث در دو حوزه اهل سنت و امامیه در تبریز دوام داشته است و در سده‌های بعد، همچنان محدثانی در این شهر فعال بوده‌اند. از محدثان اهل سنت می‌توان به کسانی چون ابوداوود سلیمان بن حمزه تبریزی (اواخر قرن ۴ق)، ابوالحسن علی بن ابراهیم ازدی تبریزی، شیخ مکاتبه‌ای ابن حزم (اوایل سده ۵ق)، قاضی شعیب بن صالح تبریزی در همان دوره و احمد بن حسن حدادی تبریزی در اواخر سده ۵ق اشاره کرد. در اسانید امامیه نیز در نیمه اخیر سده ۵ق، نام کسانی چون دانیال بن ابراهیم تبریزی و محمد بن علی بن احمد تبریزی ثبت شده است.
سده ۴ و ۵ق از حیث جابه‌جایی محدثان نیز حائز اهمیت است؛ حضور محدثانی غیرآذربایجانی در تبریز چون ابوعلی اسماعیل احمد بیهقی در نیمه اول قرن ۴ق، محمد بن احمد بن موسی شیرازی (د ۴۳۹ق) و احمد بن محمد بن سری همدانی در نیمه اول قرن ۵ق در تبریز نشان از جاذبه تبریز برای محدثان سرزمین‌های دیگر دارد. در شمار تبریزیانی که برای تعلم و تعلیم حدیث به سرزمین‌های دیگر رهسپار شده‌اند، نیز می‌توان ابونصر محمد بن موسی تبریزی، ساکن بلخ در میانه قرن ۴ق، ابوعلی حسن بن سعید تبریزی ساکن بصره در اواخر قرن ۴ق، منتجب عبدالله بن نصر تبریزی، مدتی ساکن دمشق،
[۸۸] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۵۱۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
حسن بن احمد بن عبدالعزیز تبریزی، مدتی مقیم بیروت در اواسط سده ۵ق و عباس بن مصفای تبریزی، مدتی مقیم سمرقند در نیمه اخیر سده ۵ق
[۹۰] نسفی، عمر، القند فی ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص۵۹۷، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
را برشمرد.
نام محدثانی چون محمود بن محمد تبریزی، ابومنصور مظفر بن مکی تبریزی (د پس از ۵۳۰ق)، محمد و محمود، پسران احمد بن حسن حدادی تبریزی، استادان ابن عساکر در ۵۲۹ق، صدیق بن عثمان دیباجی تبریزی، استاد ابن عساکر، ابوالصنوف ابراهیم بن حسن حریری، محمد بن علی بن احمد تبریزی، چندی مقیم ساوه، معین‌الدین محمد بن رمضان تبریزی، استاد ابن اثیر
[۱۰۲] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۴۰۳، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
و ابوالیسر عبیدالله بن اسکندر تبریزی در طی سده ۶ق نشان از رونق حدیث در این شهر دارد.
در همین سده است که کسانی چون محمد بن اسعد حفده طوسی (د ۵۷۱ق)
[۱۰۴] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۹۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
و محمد بن احمد فنجکرودی نیشابوری برای تدریس حدیث و کسانی چون ابن عساکر و رافعی برای شنیدن حدیث به تبریز آمده‌اند. ابوعثمان اسماعیل بن عبدالرحمان صابونی (د ۵۱۷ق)، محدث بزرگ نیشابور در اوایل همین سده در تبریز محفل درس پررونقی داشته، و ازجمله کتاب الغریبین هروی را درس می‌گفته است.

۳.۲ - سده ۷ قمری


در سده ۷ق، از رونق حدیث قدری کاسته شده، اما آموزش حدیث هرچند محدودتر دوام یافته است.
[۱۱۰] خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر،به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۱۱۱] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۷۳، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
ازجمله محدثان این سده می‌توان شمس‌الدین عبدالغفور بن بدل تبریزی شروطی (د پس از ۶۱۹ق)، ابوالخیر بدل بن ابی‌المعمر تبریزی (د ۶۳۶ق)، مؤلف آثاری چون الاربعین، نظام‌الدین محمد بن عبدالکریم تبریزی، استاد ذهبی، بهاءالدین حسن بن مودود علوی تبریزی (د پس از ۶۶۴ق)، مجدالدین عبدالله بن ابراهیم تبریزی، قطب‌الدین حامد بن عبدالوهاب تبریزی،
[۱۲۴] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۳، ص۳۶۸، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
جبریل بن حسین عجمی تبریزی (د ۷۰۳ق) و مجدالدین عبدالله بن ابراهیم امامی
[۱۲۶] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۴، ص۴۳۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
را نام برد.
به‌رغم کمبود اسناد درباره رواج حدیث شیعه، نشانه‌هایی بر دوام سنت حدیثی امامیه در تبریز وجود دارد و از آن جمله است، اجازه‌ای ثبت شده بر ظهر نسخه‌ای از المجدی به تاریخ ۶۹۳ق در تبریز که به رؤیت افندی رسیده بوده است.
در اواسط سده ۷ق، حوزه حدیثی تبریز هنوز آن اندازه جاذبه داشته است که ابراهیم بن محمد جوینی (د ۷۲۲ق/۱۳۲۲م)، برای استماع حدیث از خراسان به آن‌جا سفر کند،
[۱۳۰] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۴، ص۴۳۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
اما در نیمه نخست سده بعد، همچون دیگر نقاط شرق جهان اسلام، در تبریز نیز توجه به حدیث به نحو آشکاری روی به کاستی نهاده است. مهم‌ترین چهره تبریزی این دوره در حدیث، ولی‌الدین خطیب تبریزی (د ۷۴۱ق/۱۳۴۰م) است که در کتاب پرشهرت مشکاة المصابیح، مصابیح السنه بغوی را تکمیل کرده، و کتاب الاکمال را نیز در دانش رجال نوشته است مصابیح از اواسط سده ۶ق، توسط محمد بن اسعد حفده در تبریز رواج یافته بود.
[۱۳۵] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۹۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.

از معدود محدثان دیگر شناخته در این دوره، شمس‌الدین محمد بن صدیق تبریزی به قاهره کوچیده،
[۱۳۶] حسینی دمشقی، محمد، ذیل تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۱۶۷، همراه تذکرة الحفاظ ذهبی، بیروت، دارالکتب العلمیه.
و محب‌الدین محمود بن علی تبریزی (د ۷۳۸ق) در قونیه اقامت گزیده است. از همین روست که ذهبی به هنگام وصف وضعیت حدیث در شرق‌ جهان اسلام، از رخت بربستن حدیث در آذربایجان این دوره خبر داده است.
[۱۳۸] ذهبی، محمد، الامصار ذوات الآثار، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۱، به کوشش قاسم‌علی سعد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.

بازمانده‌های محدثان اهل سنت در تبریز، تا اواخر سده ۹ق، یعنی پیش از انتقال قدرت به صفویه، قابل پی‌جویی است؛ نجم‌الدین طاهر بن ابی‌بکر حسینی تبریزی که در ۷۴۱ق نسخه‌ای از تهذیب‌ الکمال مزی را نویسانده است، حسین بن احمد تبریزی (د پس از ۷۶۱ق) که اربعینی از احادیث قدسی را شرح کرده است، نجم‌الدین طاهر بن ابی‌بکر تبریزی (د ۷۷۴ق) که در شمار راویان صحیح بخاری بوده، و مدتی در دمشق زیسته است، عبدالعزیز بن عثمان تبریزی که صحیحین و جامع المسانید را در دمشق روایت کرد، جمال‌الدین یوسف بن حسن تبریزی (د ۸۰۴ق) که اربعین نووی را شرح کرده است و خواجه علی شطرنجی که به سبب مهارتش در حدیث ستوده شده است.
[۱۴۷] خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، ج۳، ص۵۵۰، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.


۳.۳ - سده ۱۰ و ۱۱ قمری


پس از کوشش‌های صفویه و غلبه فضای امامی بر محیط تبریز، گرایش حدیثی امامیه از اواخر سده ۱۰ق در این شهر مشهود گشته است. در دهه‌های پایانی آن سده، می‌توان شخصیت‌هایی را در تبریز بازجست که اجازه روایت متون امامی را از عالمان دیگر سرزمین‌ها، به‌ خصوص جبل عامل دریافت کرده‌اند. از آن میان می‌توان سید حیدر بن علاءالدین حسینی تبریزی را یاد کرد که از حسین بن عبدالصمد عاملی (د ۹۸۴ق) اجازه روایت آثاری چون صحیفه سجادیه را دریافت کرده، و خود حتی به مرجعی برای اجازه به عالمان پسین، ازجمله عالم شامی سیدحسین بن حیدر کرکی تبدیل شده است. او گاه به لقب قطب‌ المحدثین خوانده شده است.
اجازه محمدرضا بن عبدالمطلب تبریزی (د پس از ۱۰۷۸ق/ ۱۶۶۷م) از کسانی چون شرف‌الدین محمد مکی عاملی، روایت میرزا محمد بن محمدباقر کیجیم تبریزی از شیخ علی، نواده شهید ثانی و روایت محمدقاسم طسوجی تبریزی از احمد بن حسن حر عاملی نشان‌ دهنده این راه است.
افزون بر آن، محدثان تبریز به روایات عالمان دیگر سرزمین‌های شیعی نیز توجه داشتند؛ از نمونه‌های آن می‌توان به اجازه مولی نوروز علی تبریزی از مولی حسین نیشابوری مکی در ۱۰۶۳ق و اجازه مولی محمدحسین ابن محمدعلی تبریزی از محمدامین کاظمی در ۱۰۹۱ق و صفی‌الدین طریحی اشاره کرد.
در حوزه تألیف نیز باید به شرحی بر نهج البلاغة، از مولی عبدالباقی خطاط تبریزی اشاره کرد که در عصر شاه عباس اول (سلطنت‌ ۹۹۶- ۱۰۳۸ق) نوشته شده است.
در اواخر سده ۱۱ق/۱۷م، نسلی از محدثان در تبریز برآمدند که پرورش یافتگان مکتب علامه مجلسی بودند؛ از آن میان باید محمدجعفر بن رضاقلی تبریزی (د پس از ۱۱۰۹ق)، مولی محمد زمان تبریزی، مولی محمدسعید اصفهانی تبریزی، مولی محمدکاظم تبریزی و محمدقاسم بن محمدرضا تبریزی را یاد کرد. مولی عبدالله افندی تبریزی (د ۱۱۳۰ق)، مـؤلف آثار متعدد، تبریـزی‌تبار و زاده اصفهان بوده است
[۱۷۰] مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۹، ص۶۰۹.

در سده‌های اخیر، عالمانی بزرگ در حیطه حدیث امامیه، چون مولی علی علیاری (د ۱۳۲۷ق/ ۱۹۰۹م) و علامه محمدحسین امینی (د ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م) از تبریز برخاسته‌اند.

۴ - فقـه



گزارش‌های به دست آمده درباره پیشینه فقه در تبریز به نیمه اخیر سده ۴ق، باز می‌گردد که خود حاصل اهمیت یافتن حوزه حدیثی تبریز است. براساس آنچه مقدسی در همان نیم سده گزارش ‌کرده، مذهب ‌فقهی‌ غالب ‌در آذربایجان (و از جمله تبریز) مذهب اصحاب حدیث بوده است. از فقیهان‌ تبریز در این دوره و اوایل سده بعد، می‌توان کسانی چون ابوالحسن علی بن ابراهیم ازدی تبریزی که ابن حزم از او روایات فقهی متعددی نقل کرده، قاضی ابوصالح شعیب بن صالح تبریزی (د ۴۳۵ق) و منتجب عبدالله بن نصر تبریزی، قاضی تبریز
[۱۷۷] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۵۱۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
را یاد کرد که بر پایه قراین از اصحاب حدیث بوده‌اند.
[۱۷۹] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۳۶۷- ۳۶۸، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.

مذاهب مهم در تبریز بجز امامیه، مذهب شافعی و حنفی بوده، و به ندرت به حضور حنبلیه در آن شهر اشاره شده است.

۴.۱ - فقه شافعی


اشاره‌ای از عبدالقاهر بغدادی (د ۴۲۹ق)، نشان می‌دهد که در اوایل سده ۵ق، مذهب شافعی در تبریز رواج یافته، و روی به اهمیت نهاده بوده است.
به نظر می‌رسد که با وجود ورود مذهب شافعی در دهه‌های آغازین سده ۶ق به تبریز، مذهب اصحاب حدیث همچنان اهمیت خود را حفظ کرده است؛ ازجمله رجال این مذهب، باید به ابومحمد عبدالله بن نصر تبریزی، صاحب منصب قضا، محمود بن احمد حدادی تبریزی، قاضی و عالم متنفذ شهر و صدیق بن عثمان دیباجی که بر فقاهت او تأکید شده است، اشاره کرد.
در طی سده ۶ق، حلقه‌های درس فقه شافعی در تبریز به‌تدریج اقتدار گرفته است. از میان استادان این مذهب، نخست باید معین‌الدین بدر بن خضر تبریزی، شاگرد ابواسحاق شیرازی را یاد کرد که به عنوان یک فقیه شافعی، منصب قضا گرفته است.
[۱۸۷] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۳۶۸- ۳۶۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۱۸۸] صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۹۰، به کوشش ژاکلین سوبله و دیگران، ویسبادن/ بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
همچنین در منابع شافعی، از ابن ابی‌عمرو، به عنوان فقیه تبریز یاد، و اشاره شده است که محفل او به اندازه‌ای مهم بوده که حتی برای طالبانی از دیگر شهرها نیز جاذبه داشته است.
از دیگر فقیهان شافعی در این دوره، باید ابوعبدالله محمد بن خمارتکین تبریزی (د ۵۶۶ یا ۵۶۷ق)،
[۱۹۱] ذهبی، محمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن دبیثی، ج۱، ص۲۶، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
مجدالدین محمد بن اسعد حفده، کوچیده از طوس به تبریز (د ۵۷۱ق) و ابوالفضل تاوان بن خلیل تبریزی، شاگرد وی (د پس از ۵۹۲ق)، و در سده بعد کسانی چون امین‌الدین مظفر بن محمد تبریزی (د ۶۲۱ق)، مدرس نظامیه و صاحب آثار متعدد فقهی و اصولی
[۱۹۴] ابن صابونی، محمد، تکملة اکمال الاکمال، ص۲۴، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
و شمس‌الدین عبدالحمید بن عیسی خسروشاهی (د ۶۵۲ق)، اصولی متکلم و صاحب آثار متعدد در فقه و اصول را برشمرد.
افضل‌الدین محمد بن اسعد تبریزی که ظاهراً از اخلاف محمود حدادی تبریزی فقیه اصحاب حدیث بوده، با یک واسطه فقه شافعی را از حفده فرا گرفته، و به این مذهب پیوسته بوده است.
[۱۹۹] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۹۵، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.

در اواخر سده ۶ و نیمه نخست سده ۷ق، محافل صوفیه تبریز چنان با فقه انس گرفته که رویارویی با فقیهان صوفی مشرب، امری پرتکرار بوده است. از این دست می‌توان به معین‌الدین محمد بن رمضان، مشهور به فقیه زاهد (د ۵۹۲ق)،
[۲۰۰] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۲۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
[۲۰۲] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۴۰۳، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
ابوحفص عمر بن بندار تبریزی، مدتی مقیم بغداد (د ۶۱۵ق)، و دو تن از شاگردان باباحسن، شیخ صوفیان تبریز (د ۶۱۰ق)، به نام‌های فقیه عمر آلانقی و فقیه احمد اسبسی اشاره کرد.
[۲۰۴] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۹۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
[۲۰۵] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۴۷، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
[۲۰۶] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۴۹، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.

به هر روی، شمار بسیاری از فقیهان تبریز در سده ۷ق (که به‌نظر می‌رسد همه از پیروان مذهب شافعی بوده‌اند) از سوی ابن فوطی و دیگران معرفی شده‌اند.
[۲۰۷] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۳۳۲، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۲۰۸] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۳۶۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۲۰۹] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۵۸، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۲۱۰] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۶۱، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۲۱۱] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۹۵، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۲۱۴] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۹۷، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.

مجموع داده‌ها نشان می‌دهد که تبریز در سده ۷ق، به مرکزی برای آموزش‌ فقه‌ شافعی و تحقیقات‌ اصولی مبدل‌ شده‌ بود که نه‌ تنها پذیرای اصولی‌ای بزرگ چون قاضی بیضاوی (د ۶۸۵ق) بوده، بلکـه خود فقیهان و اصـولیان صاحب نظری پرورش داده است. از جمله قاضیان شافعی تبریز در این دوره، عزالدین احمد بن محمد بن عبدالملک حدادی، نامی ماندگار از خود بر جای نهاده،
[۲۱۵] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۸۴، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۲۱۶] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۹۷، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
و به عنوان نمادی از قاضی‌ای خردمند، حکایات آموزنده‌ای از او در منابع نقل شده است.
[۲۱۸] ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، المقدمة، ج۵، ص۱۲۷، بیروت، ۱۹۸۴م.

افزون بر مدارس فعال تبریز همچون مدرسه عتیق سلطان، مدرسه صدریه و مدرسه اورخان که در سده ۷ق، از مراکز ترویج فقه شافعی بودند،
[۲۱۹] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۴۴، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۲۲۰] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۶۳، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۲۲۱] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۴۳۳‌ ‌، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
مدرسه امیر مجدالدین صرفاً برای آموزش پیروان شافعی وقف شده بود.
[۲۲۲] ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۴، ص۵۳۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.

در اواخر سده ۷ق، خواجه رشیدالدین فضل‌الله در یادداشتی، به صراحت یادآور شده است که اهالی تبریز (غیر شیعیان)، شافعی مذهب بوده‌اند.
[۲۲۳] رشیدالدین، فضل‌الله، وقف‌ نامه ربع رشیدی، ج۱، ص۱۷۷، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۶ش.
حمدالله مستوفی نیز اندکی پس از او، بیشتر مردم شهر را شافعی گفته است.
[۲۲۴] مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، ج۱، ص۷۷، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.

پس از آن تا سده ۹ق، نفوذ مذهب حنفی روی به افزایش نهاده، و در رقابتی جدی عرصه را بر مذهب شافعی تنگ کرده است.
در نیمه نخست سده ۸ق، دو گونه رفتار در محافل شافعی دیده می‌شود:
گروهی از قاضیان و مؤلفان این مذهب راه هجرت در پیش گرفته‌اند. از آن جمله: بدرالدین محمد بن محمود تبریزی (د ۷۲۵ق)، به بعلبک، قاضی علاءالدین علی بن اسماعیل تبریزی (د ۷۲۹ق)، به قونیه، قاضی قطب‌الدین محمد بن عمر اخوین (د ۷۳۶ق)، به بغداد، تاج‌الدین علی بن عبدالله اردبیلی تبریزی (د ۷۴۶ق)، به قاهره و محب‌الدین محمود بن علی تبریزی مفتی (د ۷۵۸ق)، به قونیه و بعد شام کوچیدند.
گونه دیگر از رفتار نزد فخرالدین احمد بن حسن چارپردی (د ۷۴۶ق) دیده می‌شود که در تبریز ماند و افزون بر تألیفات متعدد فقهی و اصولی، توانست حلقه درسی بانفوذی در مذهب شافعی پدید آورد.
[۲۳۳] اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۱۸۹، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۲۳۴] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۴۴، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
او حتی بر الهدایه مرغینانی که از متون مهم درسی در فقه حنفی بود، نیز شرح نوشت. حلقه درسی چارپردی، طالبانی را از سرزمین‌های دیگر به تبریز کشانید و عالمانی چون عبدالصمد بن حامد نهشلی (د ۷۶۵ق) از همان شهر پرورش داد که فقیهان نسل پسین بودند. بسا عبدالرحیم بن ابراهیم تبریزی (ز ۷۱۰ق) که ابن حجر او را عین‌الفقها در تبریز خوانده، نیز از وابستگان به همین محفل بوده است. از جوابیه ابراهیم، فرزند چاربردی به عضدالدین ایجی، چنین برمی‌آید که برخی دیدگاه‌های پدرش، مورد انتقاد دیگر عالمان شافعی قرار داشته است.
در اواخر سده ۸ق، یوسف بن حسین سرایی (د ۸۰۴ق) از فقیهان غیربومی فقه شافعی در تبریز بود. در سده ۹ق، فعالیت محافل شافعی روی به افول نهاده، و پس از آن شخصیت‌های بارزی از آن‌ها شناخته نشده است. تنها نام برخی از عالمان شافعی منتسب به تبریز را می‌توان در دیگر سرزمین‌ها بازشناخت.

۴.۲ - فقه حنفی


از اوایل سده ۷ق، به نظر می‌رسد که با ورود عناصر جدید به بافت جمعیتی، به‌تدریج زمینه‌ای برای حضور مذهب حنفی در آن شهر فراهم شده است. نفوذ مذهب حنفی در دستگاه حکومتی مغولان و فزونی شمار حنفیان در پایان سده ۷ق، رشیدالدین را بر آن داشت تا به هنگام ساخت مجتمع عمارات ابواب البر در پیرامون گنبد عالی در تبریز (سال‌های ۶۹۷-۷۰۲ق)، دو مدرسه، یکی برای طالبان شافعی و دیگر برای طالبان حنفی بسازد.
[۲۴۲] رشیدالدین، فضل‌الله، جامع‌ التواریخ، ج۲، ص۱۳۷۸، به کوشش محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۲۴۳] وصاف، تاریخ، تحریر عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.

در سخن از شخصیت‌های برجسته حنفی، پیش از همه باید احمد بن عبدالکریم ابن مکوشه تبریزی (د پس از ۷۱۳ق) و موسی بن محمد ابن امیرالحاج (د ۷۳۳ق) را نام برد که با حوزه‌های حنفی شام و مصر در ارتباط بوده‌اند.
[۲۴۶] زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۷، ص۳۲۸.

همان‌گونه که در شرح چارپردی بر الهدایه دیده می‌شود، فعالیت‌های تألیفی حنفیان تبریز در نیمه نخست سده ۸ق، برآیندی از دو مذهب است. ابن امیر الحاج، کتاب بدیع‌ ‌النظام اثر ابن ساعاتی را که نوشته‌ای در اصول تطبیقی حنفی ـ شافعی است، شرح کرده است.
قاضی عبیدالله بن محمد فرغانی عبری (د ۷۴۳ق) که هر دو مذهب را تدریس می‌کرده، آثار بیضاوی شافعی را شرح کرده است.
[۲۴۸] اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۱۸، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۲۵۰] زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۴، ص۱۲۶.

در میانه سده ۸ق، اقتدار مذهب حنفی، حسام‌الدین حسن بن شرف تبریزی (د پس از ۷۷۰ق)، صاحب منظومه‌ای در فقه حنفی را بر آن داشته است که ردیه‌ای بر بدعت‌های صوفیه غیرمتشرع بنویسد.
دانسته‌ نیست‌ که جست‌وجوی موقعیت بهتر، یا عدم مساعدت اوضاع در اواخر سده، زمینه مهاجرت حنفیان تبریزی، چون جلال بن احمد تبانی (د ۷۹۳ق) و فتح‌الله بن معتصم داوودی عنانی (د ۸۱۶ق) را به مصر فراهم ساخته است، یا عواملی دیگر؟
قدرت گرفتن ترکمانان در آذربایجان، موجبات رونق مذهب حنفی را فراهم ساخت و به‌ویژه، در میانه سده ۹ق، جهانشاه‌ قراقوینلو (حکومت‌ ۸۴۳-۸۷۲ق) در دوره حکومت با ثبات خود، در تقویت مذهب حنفی کوشید. اینکه جهانشاه ناچار شد فقیهانی از دیگر سرزمین‌ها به تبریز فراخواند، نشان از آن دارد که محافل حنفی در اوایل همین سده روی به ضعف نهاده بود. به هر روی، وی کسانی چون برهان‌الدین هروی (د ۸۳۵ق) را از خراسان، و قاضی مجدالدین محمد انصاری را از نخجوان به تبریز فرا خواند و بدین‌ترتیب، حوزه فقه حنفی در تبریز جانی تازه گرفت.
[۲۵۷] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.

فقیه نامدار نسل پسین، قاضی قوام‌الدین انصاری، مشهور به قاضی‌زاده، فرزند و تربیت شده محفل مجدالدین بود
[۲۵۸] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
و در این دوره رونق محافل تبریز، احمد بن یوسف حصکفی (د ۸۹۴ق)، قاضی‌القضات حنفی را از دیار بکر به تبریز کشانید تا ۱۲ سال تحصیل فقهی خود را در آن شهر بگذراند.
[۲۵۹] زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۱، ص۲۷۵.

رونق محافل حنفی، تا آغاز دولت صفوی در ۹۰۷ق همچنان دوام داشت؛ عبدالاول تبریزی، قاضی حنفی شهر در این سال‌ها بود
[۲۶۰] طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۸۹، بیروت، ۱۳۹۵ق.
و مولی مزید تبریزی محفلی برای آموزش ساخته بود که کسانی چون محیی‌الدین محمد بن عمر و مولی حافظ محمد بردعی را از نقاط مختلف سرزمین عثمانی و قفقاز به تبریز می‌کشانید. پس از انتقال قدرت به صفویه و مهاجرت عالمان حنفی به عثمانی مذهب حنفی در تبریز افول کرد.
در سده ۱۰ق، به ندرت از حضور حنفیان در تبریز سخنی به میان آمده است؛ مثلاً دانسته نیست که محب‌الدین محمد بن ابی‌بکر حموی (۹۴۹-۱۰۱۶ق)، از فقیهان حنفی شام، با چه انگیزه‌ای در تبریز درنگی داشته است.

۴.۳ - فقه امامی


مذهب امامیه نیز چنان‌که از اسانید روایی برمی‌آید، از سده ۳ق در این شهر پیروانی داشته، و این روند تا اواخر سده ۵ق همچنان دوام داشته است (بخش حدیث در همین مقاله). در میانه سده ۵ق، احتمال می‌رود که سَلّار دیلمی (د ۴۴۸ق)، عالم نامدار امامی از شاگردان شیخ مفید در بغداد، سفری به تبریز داشته و برهه پایانی عمر خود را در آن دیار سپری کرده باشد؛ به هر روی قبری در خسروشاه (نزدیک تبریز) به سلار نسبت داده می‌شود که در صورت صحت، نشان از کوششی برای رونق دادن به فقه امامیه در آن روزگاران دارد.
[۲۷۱] حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۲، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
[۲۷۲] ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، ج۲، ص۶۶-۷۱، به کوشش جعفر سلطان القرایی، تهران، ۱۳۴۴ش.

درسده‌های پسین تا عصر صفویه، همچنان باید اندک نشانه‌های دوام مذهب امامی در تبریز (به عنوان مذهبی در اقلیت) را از خلال اسانید روایی و یادداشت‌های موجود بر نسخ جست‌وجو کرد. ازجمله اسانید یاد شده (بخش حدیث)، باید به شخصیتی امامی به نام احمد بن عبدالحی تبریزی اشاره کرد که مجموعه فقهی ـ کلامی رسائل شیخ طوسی را در ۷۸۹ق، تحریر کرده است.
به گفته برخی از منابع، به هنگام انتقال قدرت به صفویه، ثلثی از جمعیت تبریز بر مذهب امامیه بوده‌اند، اما با گرایش گسترده به امامیه، این نسبت به سرعت تغییر کرده، تا آن‌جا که بیش‌تر جمعیت را تشکیل داده است.
[۲۷۴] مینورسکی، ولادیمیر، تاریخ تبریز، ج۱، ص۴۹، ترجمه عبدالعلی کارنگ تبریز، ۱۳۳۷ش.
[۲۷۵] خاتون آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین والاعوام، ج۱، ص۴۴۱، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، ۱۳۵۳ش.
دست به دست شدن تبریز میان دولت‌های صفوی و عثمانی در فاصله سال‌های ۹۲۰-۱۰۱۲ق، البته مانعی بر سر راه این گسترش بوده،
[۲۷۶] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۱، ص۱۵۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
اما‌ به‌طور جدی مشکلی در راه آن به وجود نیاورده است.
گزارش‌هایی در دست است که نشان می‌دهد به هنگام ظهور صفویه، در تبریز عالمانی از امامیه وجود داشته‌اند که سخت مورد تکریم شاه اسماعیل صفوی قرار گرفته‌اند؛ از آن جمله باید به میرابوالقاسم اسکویی، عالمی از سادات اشاره کرد که فرزندان و نوادگان او نیز از عنایت شاه اسماعیل و پسرش، شاه طهماسب برخوردار بوده‌اند.
[۲۷۸] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۱، ص۱۵۳، تهران، ۱۳۳۹ش.

دیگر از میرعبدالوهاب حسنی تبریزی (د ۹۲۷ق)، فقیه امامی باید یاد کرد که در تازش‌های عثمانیان، به استانبول برده شد و در حبس درگذشت.
[۲۷۹] خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، ج۳، ص۵۵۱، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۲۸۰] خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، ج۴، ص۶۰۶- ۶۰۹، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
رسالة فی‌ القبلة، به قلم میر علی‌اکبر، فرزند میرعبدالوهاب تبریزی از نخستین متون شناخته شده در فقه امامیه در حوزه تبریز است.
میانه‌های سده ۱۰ق، دوره ظهور نسلی در تبریز است که در محفـل علی بن عبدالعالی کرکی و رجال طبقه او از مهاجران جبل‌ عامل پرورش یافته بودند؛ از آن‌ میان می‌توان به‌ سیداسدالله حسینی تبریزی اشاره کرد. در همین دوره موجی از توجه به کتب علامه حلی نیز به چشم می‌خورد که منجر به نسخه‌برداری آثاری چون منتهی المطلب (۹۷۳ق) و القواعد (۹۷۵ق) او شده است.
دهه‌های گذار از سده ۱۰ به ۱۱ق، دوره درخشش شاگردان حسین بن عبدالصمد عاملی (د ۹۸۴ق) و هم طبقه‌های او در تبریز است که به حوزه امامیه آن شهر رونقی درخور بخشیده است. از آن جمله باید به فقیهانی چون صدرالدین محمد بن محب‌علی تبریزی (د پس از ۱۰۱۳ق)، سید حیدر بن علاءالدین حسینی تبریزی، مولی ملک علی تبریزی و مولی معانی تبریزی اشاره کرد.
در دهه‌های آغازین سده ۱۱ق، شاگردان شیخ بهایی چون مولی ملک حسین، مولی زین‌العابدین تبریزی و مولی ابوطالب تبریزی (د پس از ۱۰۲۴ق)، با استفاده از ثبات سیاسی حاکم بر شهر، این روند را بهبود بخشیده‌اند. در همین دوره، صدرالدین تبریزی، رساله فخرالمحققین حلی، در باب نیت را به فارسی برگردانده است، چندی بعد، علاء برهان تبریزی (د پس از ۱۰۵۴ق)، بر جامع عباسی شیخ بهایی، شرحی نوشته است.
مولی نورالدین نوروزعلی تبریزی که در اواخر سده ۱۱ق (هم‌زمان‌ با اوج‌گیری جریان‌ اخباری) می‌زیسته، فقیهی محدث از شاگردان حسین نیشابوری در مکه معرفی شده است که به نظر می‌رسد زمینه‌های گرایش اخباری در تبریز با او مرتبط باشد. در همین دوره، عبدالصمد بن عاشور تبریزی (د پس از ۱۱۰۱ق)، از عالمان اصولی شرحی بر شرایع به فارسی نگاشته است.
در سده ۱۲ق، آثار هر دو گرایش، با غلبه گرایش اصولی را می‌توان دنبال کرد.
[۳۱۰] حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، ج۱، ص۲۷۴، قم، ۱۴۰۲ق.

دهه‌های آغازین سده ۱۳ق، دوره اقتدار اصولیه و فعالیت شاگردان وحید بهبهانی و میرزا محمدمهدی شهرستانی است؛ از میان آنان می‌توان مولی علی بن آقاکاظم تبریزی، میرزا مهدی بن میرزا محمدتقی قاضی تبریزی، میرزا احمد تبریزی (د پس از ۱۲۴۰ق) و سیدمحمدیوسف بن میرفتاح طباطبایی (د ۱۲۴۲ق) را یاد کرد.
اهمیت منصب قضا در این دوره، زمینه‌ساز آن بوده است تا فقیهی چون میرزا یوسف طباطبایی مرعشی (د ۱۲۴۲ق)، قاضی تبریز، آثاری در زمینه حدود و دیات و نیز جهاد بنویسد.
از دیگر آثار اصولیان در میانه این سده، باید به شرح ارشاد، از محمدرضا بن محمدجعفر تبریزی (د پس از ۱۲۵۸ق) و شرح ریاض، از لطفعلی بن احمد تبریزی (د ۱۲۶۲ق) اشاره کرد. میرزا محمدتقی قاضی طباطبایی نیز حاشیه بر قوانین، در علم اصول نوشته است.
[۳۱۹] حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، ج۱، ص۲۷۷، قم، ۱۴۰۲ق.

حوزه علمیه تبریز، در سده ۱۴ق/۲۰م، از حوز‌های فعال فقه امامی در ایران بوده، و شماری از مراجع تقلید و عالمان برجسته فقه را در دامان خود پرورش داده است.

۵ - عناوین مرتبط



تبریز؛ تاریخ تبریز؛ فرهنگ تبریز؛ ادبیات فارسی در تبریز

۶ - فهرست منابع



(۱) آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة.
(۲) آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، ذیل کشف الظنون، به کوشش حسن موسوی خرسان، نجف، ۱۳۸۷ق.
(۳) ابن اثیر، علی، اسد الغابة، قاهره، ۱۲۸۰ق.
(۴) ابن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
(۵) ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.
(۶) ابن حـزم، علی، المحلی، بیروت، دارالآفـاق الجدیده.
(۷) ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، المقدمة، بیروت، ۱۹۸۴م.
(۸) ابن دمیاطی، احمد، المستفاد من‌ ذیل تاریخ بغداد، به ‌کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.
(۹) ابن رافع، احمد، الوفیات، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۷۸م.
(۱۰) ابن صابونی، محمد، تکملة اکمال الاکمال، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۱) ابن طاووس، علی، الیقین، به کوشش انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.
(۱۲) ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
(۱۳) ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۱۴) ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
(۱۵) ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.
(۱۶) ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، به کوشش علی شیری، بیروت، ۱۴۰۸ق.
(۱۷) ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، به کوشش جعفر سلطان القرایی، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۱۸) ابن ماکولا، علی، الاکمال، بیروت، ۱۴۱۱ق.
(۱۹) ابن نجار، محمد، ذیل تاریخ بغداد، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.
(۲۰) ابن نقطه، محمد، التقیید، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۸ق.
(۲۱) ابن نقطه، محمد، تکملة الاکمال، به کوشش عبدالقیوم عبد رب‌النبی، مکه، ۱۴۱۰ق.
(۲۲) اربلی، مبارک، تاریخ اربل، به کوشش سامی خماس صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.
(۲۳) اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۲۴) افندی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.
(۲۵) بیهقی، احمد، الاعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد، به کوشش احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق.
(۲۶) جوینی، ابراهیم، فرائد السمطین، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
(۲۷) حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون.
(۲۸) حجتی، محمدباقر، کشاف الفهارس، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۲۹) حسینی اشکوری، احمد، تراجم الرجال، قم، ۱۴۱۴ق.
(۳۰) حسینی اشکوری، احمد، تلامذة المجلسی، قم، ۱۴۱۰ق.
(۳۱) حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، قم، ۱۴۰۲ق.
(۳۲) حسینی دمشقی، محمد، ذیل تذکرة الحفاظ، همراه تذکرة الحفاظ ذهبی، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۳۳) حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
(۳۴) مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
(۳۵) خاتون آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین والاعوام، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۳۶) خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۳۷) خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۳۸) ذهبی، محمد، الامصار ذوات الآثار، به کوشش قاسم‌علی سعد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۳۹) ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۴۰) ذهبی، محمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن دبیثی، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
(۴۱) ذهبی، محمد، معرفة القراء الکبار، به کوشش بشار عواد معروف و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق.
(۴۲) ذهبی، محمد، میزان ‌الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
(۴۳) رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م.
(۴۴) رشیدالدین، فضل‌الله، جامع‌ التواریخ، به کوشش محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۴۵) رشیدالدین، فضل‌الله، وقف‌ نامه ربع رشیدی، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۴۶) رودانی، محمد، صلة الخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۴۷) زرکلی، خیرالدین، الأعلام.
(۴۸) سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
(۴۹) سخاوی، محمد، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
(۵۰) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۵۱) سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، به کوشش علی محمد عمر، قاهره، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
(۵۲) شوکانی، محمد، البدر الطالع، قاهره، ۱۳۴۸ق.
(۵۳) صدر، حسن، تکملة امل الآمل، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۶ق.
(۵۴) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش ژاکلین سوبله و دیگران، ویسبادن/ بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۵۵) طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، بیروت، ۱۳۹۵ق.
(۵۶) طوسی، محمد، الرسائل العشر، قم، ۱۴۰۳ق.
(۵۷) طوسی، محمد، الغیبة، به کوشش عبادالله طهرانی و علی احمد ناصح، قم، ۱۴۱۱ق.
(۵۸) قرشی، عبدالقادر، الجواهرالمضیئة، کراچی، کتابخانه میرمحمد.
(۵۹) علامه حلی، حسن، منتهی المطلب، مشهد، ۱۴۱۲ق.
(۶۰) فاسی، محمد، ذیل التقیید، به کوشش کمال یوسف الحـوت، بیـروت، ۱۴۱۰ق.
(۶۱) کتانی، محمد، الرسالة المستطرفة، استـانبـول، ‌۱۹۸۶م.
(۶۲) لالکایـی، هبةالله، اعتقاد اهل السنـة، ریاض، ۱۴۰۲ق.
(۶۳) ‌مجلسی، محمدباقر، اجازات الحدیث، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۱۰ق.
(۶۴) ‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۶۵) محبی دمشقی، محمدامین، خلاصة الاثر، قاهره، ۱۲۸۴ق.
(۶۶) مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.
(۶۷) مزّی، یوسف، تهذیب الکمال، به کوشش بشارعواد معروف، بیروت، مؤسسةالرساله.
(۶۸) مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۶۹) میرخواند، محمد، روضة الصفا، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۷۰) مینورسکی، ولادیمیر، تاریخ تبریز، ترجمه عبدالعلی کارنگ تبریز، ۱۳۳۷ش.
(۷۱) نسفی، عمر، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۷۲) نوری، حسین، خاتمة المستدرک، به کوشش مؤسسة آل‌البیت علیه‌السلام، قم، ۱۴۱۵ق.
(۷۳) وصاف، تاریخ، تحریر عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.
(۷۴) هادی، یوسف، مقدمه بر القند (نسفی).
(۷۵) حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
(۷۶) GAL.
(۷۷) مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی.

۷ - پانویس


 
۱. ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۸، ص۲۳۷، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.    
۲. خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۴، ص۳۳۵، قاهره، ۱۳۴۹ق.
۳. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۵، ص۵۰، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۴. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۵، ص۷۹-۸۰، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۵. ذهبی، محمد، میزان ‌الاعتدال، ج۱، ص۱۲۱، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.    
۶. ابن طاووس، علی، الیقین، ج۱، ص۲۵۴، به کوشش انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.    
۷. ابن طاووس، علی، الیقین، ج۱، ص۳۹۴، به کوشش انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.    
۸. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۲۹۲، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۹. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۲۸۵، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۰. ذهبی، محمد، معرفة القراء الکبار، ج۱، ص۳۷۳.    
۱۱. ذهبی، محمد، معرفة القراء الکبار، ج۱، ص۳۴۳.    
۱۲. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۵، ص۲۷۲، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۱۳. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۱۷۴، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۱۴. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۴، ص۱۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۵. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۳۱۰-۳۱۱، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۱۶. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۵۸۰، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۱۷. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۲۹۴، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۱۸. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۲۹۴، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۱۹. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۳۴۹، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۲۰. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۴۰۰، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۲۱. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۴۶۶، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۲۲. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۳۸۸، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۲۳. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۳۹۱، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۲۴. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۳۹۱، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۲۵. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۱، ص۶۴۶.    
۲۶. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۳۹۱ برای شاگردان، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۲۷. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۴۶۶، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۲۸. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۴۶۶، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۲۹. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۳۲، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۳۰. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۲۹۴، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۳۱. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۱۷۲، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۳۲. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۳۹۱، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۳۳. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۳۲، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۳۴. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۶۴، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۳۵. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۰، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۳۶. خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، ج۳، ص۵۵۰، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۳۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۵۱۶.    
۳۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۴۶۱.    
۳۹. حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، ج۲، ص۲۸، قم، ۱۴۰۲ق.
۴۰. حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، ج۳، ص۴۸، قم، ۱۴۰۲ق.
۴۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۲۹۱.    
۴۲. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۷، ص۱۸۵.
۴۳. حجتی، محمدباقر، کشاف الفهارس، ج۱، ص۴۵۷، تهران، ۱۳۷۰ش.
۴۴. حسینی اشکوری، احمد، تراجم الرجال، ج۲، ص۶۶۸، قم، ۱۴۱۴ق.    
۴۵. حجتی، محمدباقر، کشاف الفهارس، ج۱، ص۴۵۷، تهران، ۱۳۷۰ش.
۴۶. حجتی، محمدباقر، کشاف الفهارس، ج۱، ص۳۰۸، تهران، ۱۳۷۰ش.
۴۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۶، ص۲۱۶.    
۴۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۷، ص۲۹۱-۲۹۲.    
۴۹. GAL، ج۱، ص۳۳۱ برای نسخه خطی.
۵۰. ذهبی، محمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن دبیثی، ج۱، ص۱۴۸، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
۵۱. فاسی، محمد، ذیل التقیید، ج۱، ص۴۸۸- ۴۸۹، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۱۰ق.    
۵۲. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۸، ص۱۳۳-۱۳۴، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۵۳. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، طبقات المفسرین، ج۱، ص۳۹-۴۰.    
۵۴. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۳، ص۹۵، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۵۵. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۳۸۵.    
۵۶. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۳، ص۳۹۶، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۵۷. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۴، ص۱۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۵۸. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۵، ص۳۶۷، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۵۹. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۳۸۸، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۶۰. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۸، ص۳۸۰، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۶۱. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۱، ص۱۱۱.
۶۲. ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۴، ص۷۰، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.    
۶۳. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۲، ص۱۴۷۵.    
۶۴. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۳۰۹، بیروت، ۱۳۹۵ق.    
۶۵. هادی، یوسف، مقدمه بر القند (نسفی)، ج۱، ص۲۲.
۶۶. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۳، ص۵۹، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۶۷. طوسی، محمد، الغیبة، ج۱، ص۲۵۹، به کوشش عبادالله طهرانی و علی احمد ناصح، قم، ۱۴۱۱ق.    
۶۸. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۴، ص۳۲۵، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۶۹. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۵، ص۴۳۰، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۷۰. ابن حزم، علی، المحلی، ج۹، ص۲۷۲، بیروت، دارالآفاق الجدیده.    
۷۱. ابن حزم، علی، المحلی، ج۹، ص۲۸۱، بیروت، دارالآفاق الجدیده.    
۷۲. ابن حزم، علی، المحلی، ج۹، ص۲۸۴، بیروت، دارالآفاق الجدیده.    
۷۳. رودانی، محمد، صلة الخلف، ج۱، ص۱۷۳، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.    
۷۴. اربلی، مبارک، تاریخ اربل، ج۱، ص۳۷۸، به کوشش سامی خماس صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.    
۷۵. ابن ماکولا، علی، الاکمال، ج۱، ص۵۴۳، بیروت، ۱۴۱۱ق.    
۷۶. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۳، ص۱۶.    
۷۷. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۴، ص۲۳۶، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۷۸. ابن اثیر، علی، اسد الغابة، ج۱، ص۴۰۸.    
۷۹. ابن طاووس، علی، الیقین، ج۱، ص۲۵۴، به کوشش انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.    
۸۰. ابن طاووس، علی، الیقین، ج۱، ص۳۹۴، به کوشش انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.    
۸۱. ابن طاووس، علی، الیقین، ج۱، ص۴۲۳، به کوشش انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.    
۸۲. بیهقی، احمد، الاعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد، ج۱، ص۳۵۹، به کوشش احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق.    
۸۳. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۱، ص۱۴۱، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۸۴. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۴، ص۴-۵، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.    
۸۵. لالکایی، هبةالله، اعتقاد اهل السنة، ج۴، ص۸۱۸، ریاض، ۱۴۰۲ق.    
۸۶. رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، ج۴، ص۱۷۱، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م.    
۸۷. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۳، ص۲۶۳، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۸۸. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۵۱۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۸۹. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۱۷، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۹۰. نسفی، عمر، القند فی ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص۵۹۷، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
۹۱. ابن طاووس، علی، الیقین، ج۱، ص۲۵۴، به کوشش انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.    
۹۲. رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، ج۴، ص۱۴۵، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م.    
۹۳. ابن نقطه، محمد، تکملة الاکمال، ج۱، ص۴۸۴، به کوشش عبدالقیوم عبد رب‌النبی، مکه، ۱۴۱۰ق.    
۹۴. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۴، ص۲۳۶، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۹۵. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۹، ص۴۴۰، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۹۶. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۷، ص۴۱۳، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۹۷. ابن نقطه، محمد، تکملة الاکمال، ج۱، ص۴۸۵، به کوشش عبدالقیوم عبد رب‌النبی، مکه، ۱۴۱۰ق.    
۹۸. ابن دمیاطی، احمد، المستفاد من‌ ذیل تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۸، به ‌کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.    
۹۹. ابن طاووس، علی، الیقین، ج۱، ص۴۲۳ حاشیه، به کوشش انصاری، قم، ۱۴۱۳ق.    
۱۰۰. ابن اثیر، علی، اسد الغابة، ج۱، ص۱۵۱.    
۱۰۱. ابن اثیر، علی، اسد الغابة، ج۴، ص۷۶.    
۱۰۲. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۴۰۳، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۰۳. رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، ج۱، ص۳۴۷، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م.    
۱۰۴. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۹۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۰۵. رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، ج۱، ص۱۸۷، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م.    
۱۰۶. رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، ج۱، ص۴۲۶، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م.    
۱۰۷. رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، ج۲، ص۴۴۲، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م.    
۱۰۸. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۶، ص۱۹۱‌، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۱۰۹. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۶، ص۲۶۵، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۱۱۰. خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر،به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۱۱۱. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۷۳، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۱۲. ابن نقطه، محمد، تکملة الاکمال، ج۱، ص۲۵۴، به کوشش عبدالقیوم عبد رب‌النبی، مکه، ۱۴۱۰ق.    
۱۱۳. ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۵۴۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.    
۱۱۴. اربلی، مبارک، تاریخ اربل، ج۱، ص۱۴۴، به کوشش سامی خماس صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.    
۱۱۵. ابن نقطه، محمد، التقیید، ج۱، ص۸۸، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۸ق.    
۱۱۶. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۱، ص۱.    
۱۱۷. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۱، ص۳۶۳.    
۱۱۸. ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۱، ص۲۰۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.    
۱۱۹. ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۱۲۳، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.    
۱۲۰. ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۲۱۹، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.    
۱۲۱. جوینی، ابراهیم، فرائد السمطین، ج۱، ص۲۰۷، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.    
۱۲۲. جوینی، ابراهیم، فرائد السمطین، ج۲، ص۹۰، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.    
۱۲۳. جوینی، ابراهیم، فرائد السمطین، ج۲، ص۴۴، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.    
۱۲۴. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۳، ص۳۶۸، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۲۵. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۲، ص۸۱، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۱۲۶. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۴، ص۴۳۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۲۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۲۰۰-۲۰۱.    
۱۲۸. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۴، ص۲۳۲، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۱۲۹. جوینی، ابراهیم، فرائد السمطین، ج۲، ص۴۴، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.    
۱۳۰. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۴، ص۴۳۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۳۱. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۱، ص۷۵-۷۶، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۱۳۲. رودانی، محمد، صلة الخلف، ج۱، ص۴۰۸، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.    
۱۳۳. کتانی، محمد، الرسالة المستطرفة، ج۱، ص۱۷۷، استانبول، ‌۱۹۸۶م.    
۱۳۴. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۶، ص۲۳۴.    
۱۳۵. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۹۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۳۶. حسینی دمشقی، محمد، ذیل تذکرة الحفاظ، ج۱، ص۱۶۷، همراه تذکرة الحفاظ ذهبی، بیروت، دارالکتب العلمیه.
۱۳۷. ابن رافع، احمد، الوفیات، ج۲، ص۲۰۰، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۷۸م.    
۱۳۸. ذهبی، محمد، الامصار ذوات الآثار، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۱، به کوشش قاسم‌علی سعد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۱۳۹. مزّی، یوسف، تهذیب الکمال، ج۱، ص۹۳، به کوشش بشارعواد معروف، بیروت، مؤسسةالرساله.    
۱۴۰. مزّی، یوسف، تهذیب الکمال، ج۱، ص۱۰۷، به کوشش بشارعواد معروف، بیروت، مؤسسةالرساله.    
۱۴۱. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۲، ص۱۰۳۸.    
۱۴۲. فاسی، محمد، ذیل التقیید، ج۲، ص۲۱، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۱۰ق.    
۱۴۳. ابن رافع، احمد، الوفیات، ج۲، ص۳۹۷، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۹۷۸م.    
۱۴۴. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۳، ص۱۷۴، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۱۴۵. ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۴، ص۷۰، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.    
۱۴۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، ذیل کشف الظنون، ج۱، ص۸۷ درباره تحریر مجمع الزوائد هیثمی در ۷۹۹ق در تبریز، به کوشش حسن موسوی خرسان، نجف، ۱۳۸۷ق.    
۱۴۷. خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، ج۳، ص۵۵۰، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۱۴۸. ‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۱۶۴، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۴۹.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۶۵، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۵۰.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۰، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۵۱.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۴، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۵۲. ‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۹، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۵۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۹۰.    
۱۵۴. ‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۹، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۵۵.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۵۵-۵۶، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۱۵۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۲۵۱.    
۱۵۷. حسینی اشکوری، احمد، تراجم الرجال، ج۲، ص۵۴۹، قم، ۱۴۱۴ق.    
۱۵۸. حسینی اشکوری، احمد، تراجم الرجال، ج۱، ص۶۵، قم، ۱۴۱۴ق.    
۱۵۹. حسینی اشکوری، احمد، تراجم الرجال، ج۲، ص۷۵۷، قم، ۱۴۱۴ق.    
۱۶۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۸۰.    
۱۶۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۴۷.    
۱۶۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۹۹.    
۱۶۳. نوری، حسین، خاتمة المستدرک، ج۳، ص۲۰۷، به کوشش مؤسسة آل‌البیت علیه‌السلام، قم، ۱۴۱۵ق.    
۱۶۴. حسینی اشکوری، احمد، تراجم الرجال، ج۲، ص۶۴۲، قم، ۱۴۱۴ق.    
۱۶۵. حسینی اشکوری، احمد، تلامذة المجلسی، ج۱، ص۱۰۲، قم، ۱۴۱۰ق.    
۱۶۶. حسینی اشکوری، احمد، تلامذة المجلسی، ج۱، ص۱۰۳، قم، ۱۴۱۰ق.    
۱۶۷. حسینی اشکوری، احمد، تلامذة المجلسی، ج۱، ص۱۲۰، قم، ۱۴۱۰ق.    
۱۶۸.‌مجلسی، محمدباقر، اجازات الحدیث، ج۱، ص۲۴۹، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۱۰ق.    
۱۶۹. حسینی اشکوری، احمد، تلامذة المجلسی، ج۱، ص۱۱۸، قم، ۱۴۱۰ق.    
۱۷۰. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۹، ص۶۰۹.
۱۷۱. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۳۷۸- ۳۷۹، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۱۷۲. ابن حزم، علی، المحلی، ج۹، ص۲۷۲، بیروت، دارالآفاق الجدیده.    
۱۷۳. ابن حزم، علی، المحلی، ج۹، ص۲۸۱، بیروت، دارالآفاق الجدیده.    
۱۷۴. ابن حزم، علی، المحلی، ج۹، ص۲۸۴، بیروت، دارالآفاق الجدیده.    
۱۷۵. ابن ماکولا، علی، الاکمال، ج۱، ص۵۴۳، بیروت، ۱۴۱۱ق.    
۱۷۶. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۳، ص۱۶.    
۱۷۷. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۵۱۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۷۸. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۷، ص۲۰۷، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۱۷۹. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۳۶۷- ۳۶۸، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۸۰. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۶، ص۲۴۷، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۱۸۱. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۳۷۸-۳۷۹، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۱۸۲. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۱۸۳. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۳۳، ص۲۶۲، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۱۸۴. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۶، ص۱۹۱، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۱۸۵. ابن اثیر، علی، اسد الغابة، ج۱، ص۴۰۸.    
۱۸۶. ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، ج۶۳، ص۵۶، به کوشش علی شیری، بیروت/ دمشق، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.    
۱۸۷. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۳۶۸- ۳۶۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۱۸۸. صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۹۰، به کوشش ژاکلین سوبله و دیگران، ویسبادن/ بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
۱۸۹. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۶، ص۳۱، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۱۹۰. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۸، ص۲۹۵، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۱۹۱. ذهبی، محمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن دبیثی، ج۱، ص۲۶، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۷م.
۱۹۲. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۶، ص۹۳-۹۴، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۱۹۳. اربلی، مبارک، تاریخ اربل، ج۱، ص۲۷۰، به کوشش سامی خماس صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.    
۱۹۴. ابن صابونی، محمد، تکملة اکمال الاکمال، ص۲۴، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۱۹۵. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۸، ص۳۷۳، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۱۹۶. ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲۳، ص۲۸۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.    
۱۹۷. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۸، ص۱۶۱، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۱۹۸. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۲، ص۱۹۱۲.    
۱۹۹. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۹۵، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۲۰۰. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۲۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۲۰۱. اربلی، مبارک، تاریخ اربل، ج۱، ص۱۳۶، به کوشش سامی خماس صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.    
۲۰۲. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۵، ص۴۰۳، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۲۰۳. ابن نجار، محمد، ذیل تاریخ بغداد، ج۵، ص۹۴، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۷ق.    
۲۰۴. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۹۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۲۰۵. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۴۷، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۲۰۶. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۴۹، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۲۰۷. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۳۳۲، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۲۰۸. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۳۶۹، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۲۰۹. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۵۸، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۲۱۰. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۶۱، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۲۱۱. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۹۵، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۲۱۲. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۸، ص۳۱۰، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۲۱۳. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۱۵۴، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۲۱۴. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۹۷، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۲۱۵. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۸۴، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۲۱۶. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۱، ص۹۷، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۲۱۷. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۱۰، ص۵۶، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۲۱۸. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، المقدمة، ج۵، ص۱۲۷، بیروت، ۱۹۸۴م.
۲۱۹. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۴۴، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۲۲۰. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۱۶۳، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۲۲۱. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۲، ص۴۳۳‌ ‌، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۲۲۲. ابن فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، ج۴، ص۵۳۰، به کوشش محمدکاظم، تهران، ۱۳۷۴ش.
۲۲۳. رشیدالدین، فضل‌الله، وقف‌ نامه ربع رشیدی، ج۱، ص۱۷۷، به کوشش مجتبی مینوی و ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۶ش.
۲۲۴. مستوفی، حمدالله، نزهة القلوب، ج۱، ص۷۷، به کوشش گ لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.
۲۲۵. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۵، ص۴۵۳، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۲۲۶. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۶، ص۳، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۲۲۷. ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۲۷۱، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.    
۲۲۸. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۱۴، ص۲۰۳، به کوشش علی شیری، بیروت، ۱۴۰۸ق.    
۲۲۹. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۵، ص۳۶۷، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۲۳۰. ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۳، ص۳۵-۳۶، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.    
۲۳۱. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۶، ص۸۷، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۲۳۲. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۹، ص۸، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۲۳۳. اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۱۸۹، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۲۳۴. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۴۴، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۲۳۵. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۲، ص۲۰۲۲.    
۲۳۶. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۴، ص۲۶۹، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۲۳۷. ابن جزری، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۳۸۸، به کوشش برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.    
۲۳۸. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۳، ص۱۴۶، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۲۳۹. سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، ج۱۰، ص۶۶ برای متن نامه، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.    
۲۴۰. ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۴، ص۶۹-۷۰، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.    
۲۴۱. شوکانی، محمد، البدر الطالع، ج۱، ص۳۹، قاهره، ۱۳۴۸ق.    
۲۴۲. رشیدالدین، فضل‌الله، جامع‌ التواریخ، ج۲، ص۱۳۷۸، به کوشش محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۲۴۳. وصاف، تاریخ، تحریر عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۳۴۶ش.
۲۴۴. ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، ج۱، ص۲۰۷، به کوشش عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/ ۱۹۷۶م.    
۲۴۵. قرشی، عبدالقادر، الجواهرالمضیئة، ج۲، ص۳۸۶، کراچی، کتابخانه میرمحمد.    
۲۴۶. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۷، ص۳۲۸.
۲۴۷. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۱، ص۲۳۵.    
۲۴۸. اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، ج۲، ص۱۸، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
۲۴۹. ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، ج۳، ص۳۱، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق.    
۲۵۰. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۴، ص۱۲۶.
۲۵۱. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۴، ص۱۹۷.    
۲۵۲. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۱، ص۷۲۹.    
۲۵۳. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون، ج۲، ص۱۸۶۶.    
۲۵۴. شوکانی، محمد، البدر الطالع، ج۱، ص۱۸۶، قاهره، ۱۳۴۸ق.    
۲۵۵. سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۶۵، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.    
۲۵۶. ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۹، ص۱۸۰، بیروت، دارالکتب العلمیه.    
۲۵۷. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۲۵۸. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۱۳، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۲۵۹. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۱، ص۲۷۵.
۲۶۰. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۸۹، بیروت، ۱۳۹۵ق.
۲۶۱. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۸، بیروت، ۱۳۹۵ق.    
۲۶۲. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۶۷، بیروت، ۱۳۹۵ق.    
۲۶۳. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۶، ص۵.    
۲۶۴. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۴۸، بیروت، ۱۳۹۵ق.    
۲۶۵. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۶۷، بیروت، ۱۳۹۵ق.    
۲۶۶. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۶، ص۵.    
۲۶۷. طاش کوپری‌زاده، احمد مصطفی، الشقائق النعمانیة، ج۱، ص۲۸۹، بیروت، ۱۳۹۵ق.    
۲۶۸. محبی دمشقی، محمدامین، خلاصة الاثر، ج۳، ص۳۲۲، قاهره، ۱۲۸۴ق.    
۲۶۹. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۲، ص۴۴۱ -۴۴۲ برای این نسبت، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۲۷۰. نوری، حسین، خاتمة المستدرک، ج۳، ص۱۱۸، به کوشش مؤسسة آل‌البیت علیه‌السلام، قم، ۱۴۱۵ق.    
۲۷۱. حشری تبریزی، محمدامین، روضه اطهار، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۲، به کوشش عزیز دولت‌آبادی، تبریز، ۱۳۷۱ش.
۲۷۲. ابن کربلایی، حافظ حسین، روضات الجنان، ج۲، ص۶۶-۷۱، به کوشش جعفر سلطان القرایی، تهران، ۱۳۴۴ش.
۲۷۳. طوسی، محمد، الرسائل العشر، ج۱، ص۲۴۷، قم، ۱۴۰۳ق.    
۲۷۴. مینورسکی، ولادیمیر، تاریخ تبریز، ج۱، ص۴۹، ترجمه عبدالعلی کارنگ تبریز، ۱۳۳۷ش.
۲۷۵. خاتون آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین والاعوام، ج۱، ص۴۴۱، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، ۱۳۵۳ش.
۲۷۶. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۱، ص۱۵۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
۲۷۷. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۵، ص۴۹۸، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۲۷۸. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۱، ص۱۵۳، تهران، ۱۳۳۹ش.
۲۷۹. خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، ج۳، ص۵۵۱، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۲۸۰. خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب ‌السیر، ج۴، ص۶۰۶- ۶۰۹، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۲۸۱. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۳، ص۲۸۷، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۲۸۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱۷، ص۴۱.    
۲۸۳. صدر، حسن، تکملة امل الآمل، ج۱، ص۱۷۷، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۶ق.    
۲۸۴. علامه حلی، حسن، منتهی المطلب، ج۱، ص۸۱ مقدمه منتهی المطلب، مشهد، ۱۴۱۲ق.    
۲۸۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۲۲۲-۲۲۳.    
۲۸۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۲۴.    
۲۸۷. حسینی اشکوری، احمد، تراجم الرجال، ج۲، ص۵۴۳، قم، ۱۴۱۴ق.    
۲۸۸. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۲۲۱، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۲۸۹.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۶۵، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۲۹۰.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۰، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۲۹۱.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۴، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۲۹۲. ‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۹، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۲۹۳. ‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۱۶۴، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۲۹۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۹۰.    
۲۹۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۸۶.    
۲۹۶.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۰-۱۷۱، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۲۹۷.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۴، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۲۹۸.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۵، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۲۹۹.‌مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۶، ص۱۷۶، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.    
۳۰۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۸۶.    
۳۰۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۲۳۹.    
۳۰۲. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۲، ص۳۹۵، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۳۰۳. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۵، ص۴۶۸، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۳۰۴. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۱۳۴، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۳۰۵. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۲۲۳، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۳۰۶. افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۵، ص۲۵۸-۲۶۰، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۳۰۱ق.    
۳۰۷. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۹۰، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۳۰۸. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۹۱، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۳۰۹. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۲۵۰، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۳۱۰. حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، ج۱، ص۲۷۴، قم، ۱۴۰۲ق.
۳۱۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۴۷.    
۳۱۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۲۵۳.    
۳۱۳. حسینی اشکوری، احمد، تراجم الرجال، ج۱، ص۵۵، قم، ۱۴۱۴ق.    
۳۱۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۱۴۸.    
۳۱۵. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، ج۸، ص۲۳۸.    
۳۱۶. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۱۱۴، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۳۱۷. مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمه‌ای بر فقه شیعه، ج۱، ص۳۲۱، ترجمه محمدآصف فکرت، مشهد، ۱۳۶۸ش.    
۳۱۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه إلی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۳۸۱.    
۳۱۹. حسینی اشکوری، احمد، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیةالله العظمی گلپایگانی، ج۱، ص۲۷۷، قم، ۱۴۰۲ق.


۸ - منبع



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تبریز»، شماره۵۷۴۷.    



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.